سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]

چشم انداز

امروز صبح تصمیم داشتم خیلی زود از خواب بیدار شوم ولی برخلاف همیشه خواب ماندم چشمانم را که باز کردم دیدم ساعت 8 است سریع آماده شدم و خود را به سر ایستگاه اتوبوس رساندم راننده با ارامش داشت صبحانه می خورد و اصلا به این فکر نمی کرد شاید بعضی ها دیرشان شده بلاخره صبحانه خوردن راننده تمام شد ولی شانس آوردم که در مسیر خیلی معطل نشدم خودم را تا به محل کارم رساندم دیدم ساعت 9:30 است و بعد از مدتی به من خبر دادند که قرار است ساعت 11:30 کلاسم لغو شود حسابی کفری شده بودم می خواستم داد بزنم ولی بعضی جاها نمی شود انسان فریاد بزند گذاشتم فریاد زدنها را برای روز سیزده بدر


لطفی زاده ::: چهارشنبه 86/12/15::: ساعت 2:0 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :2081
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<